از بدو ظهور آئین جهانی بهائی ،پیروان آن در ایران پیوسته تا به امروز تحت ازار و شکنجه و سرکوب قرارگرفته اند. این فشارها با روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی ایران هر روز ابعاد گستردهتری یافته است. در طول این سالها دولت جمهوری اسلامی ایران با بهانه ها و اتهامات بی اساس و مختلفی همچون " تبلیغ علیه نظام و اجماع با هدف بر هم زدن امنیت ملی کشور ، مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی ایران و فساد فی الارض، تبلیغ علیه نظام و همکاری با رژیم غاصب و اشغالگر اسراییل " بهاییان را به حبس های طولانی مدت محکوم کرده وآنها را از تمامی حقوق شهروندی از جمله کار و تحصیل محروم کرده است. علما و مراجع شیعه ایران با معرفی بهاییان در رسانه ها و اذهان عمومی با نام ها و عباراتی همچون فرقه ضاله بهاییت، نجس ، مرتد ، کافر وتوطیه گر " سعی در مخدوش کردن چهره آنها میان مردم عادی داشته و بهایی ستیزی را در اولویت کار خود قرار داده اند.
نظر علما شیعه درباره دیانت بهایی
آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران در پاسخ به استفتائی درمورد بهائیان میگوید: "همه پيروان فرقه گمراه بهائيت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چيزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى که مشروط به طهارت است، واجب است. همه مؤمنين بايد با حيله ها و مفاسد فرقه گمراه بهائيت مقابله نموده و از انحراف و پيوستن ديگران به آن جلوگيرى کنند".
آیتالله صافی گلپایگانی در پاسخ به این سؤال که پیروان فرقه ضاله بهائیت از نظر طهارت و نجاست چگونهاند و آیا اجتناب از تماس با آنان لازم است گفت: " فرقه بهائیت دینی ندارند و ضال و مضل هستند و کافر میباشند و نجس هستند و ازدواج با آنها حرام است و همچنین تبلیغ و ترویج آنها حرام و جائز نیست، مؤمنین باید با شناخت کامل از عقائد حقه شیعه اثناعشری دفاع نموده و خودشان را از شر مکائد شیطانی و دشمنان محافظت نماید و مانع فعالیت و ترویج آنان شوند. والله العالم"
آیتالله فاضللنکرانی : بهائیها مسلمان نمیباشند، بلکه کافر و نجساند ایشان همچنین توصیه مینمایند در دست دادن و لمس آنها، باید مراقب احکام نجس و پاکی باشید. آیتالله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی درباره وضعیت ارتباط با بهائیان میفرمایند: اعضای فره ضاله از زمره مسلمین خارجند و هر گونه رابطه ای با آنها حرام است مگر در مواردی که امید ارشاد و هدایت آنها باشد.واقعا جای بسی تعجب و حسرت است،این همه نفرت و بی عدالتی دولت ایران در برابر دینی که پیامبرش ایرانی و نه عرب بوده و از خاک مقدس ایران برخاسته و فرزند پیامبرش حضرت عبدالبهاء مکرراً نه تنها به بهائیان ایران بلکه بهائیان جهان را به خدمت و آبادانی ایران فرا می خواند. حضرت عبدالبها مکررا در نصوص مختلف همه را نصیحت می فرمایند : ” جمیع شب و روز به آنچه سبب عزت ابدیه ایران است پردازند و در تحسین اخلاق و آداب و بذل همت و مقاصد ارجمند و الفت و محبت و ترقی و اتساع، صناعت و زراعت و تجارت سعی بلیغ و جهد عظیم مبذول دارند.”حضرت عبدالبهاء همچنین خطاب به دانشجویان ایرانی بهایی و غیر بهایی مقیم خارج ایران می فرمایند:”بلکه انشاءالله شما خدمتی به ایران نمائید، علومی تحصیل کنید که مفید به حال ایران باشد چون مراجعت می نمائید سبب حیات شوید… بلکه به تأییدات الهیه تلافی مافات شود و عزت قدیمه جلوه نماید.” متاسفانه سالهاست که رسانه های عمومی داخل ایران از جمله روزنامه ها و سایت های اینترنتی با گرفتن دستور مستقیم از مراجع شیعه و مسیولین ذیربط پیوسته بدون هیچ گونه تحقیق و دلایل و شواهد کافی وهمچنین اطلاع و حصول اطمینان از صحت و سقم اتهاماتی که به ناحق به بهاییان اطلاق میشود، اصل صداقت و امانتداری را زیرپا گذاشته و اقدام به انتشار این تهمتها و ادعاهای کذب در رسانه ها کرده و منجر به برانگیختن افکار عمومی وایجاد فتنه و فساد در میان افراد یک جامعه شده اند. اتهامات بی پایه و اساس به پیروان بهایی پیش از این در قرن نوزدهم به همکاری و ارتباط با کشور روسیه ، در اوائل قرن بیستم به همکاری با دولت انگلیس وسپس در اواسط قرن بیستم به جاسوسی اسرائیل و آمریکا تغییر یافت . در واقع دلیل اصلی این اتهامات قرار گرفتن اماکن مقدسه بهائیان و مرکز اداری جهانی بهائی در کشور اسرائیل است. حضرت بهاءالله پس ازتحمل چهار ماه رنج و سختی شدید در زندان سیاه چال تهران، درحالی که جسم و روحشان بسیار بیماراز رنج و آزار زندان بود، به دستور علمای شیعه در ایران برای همیشه از وطن خود، ایران، تبعید شدند. وی سپس به بغداد، استانبول، ادرنه و در نهایت در سال 1868به قلعه عکا، بدنامترین تبعیدگاه دولت عثمانی واقع در کنارۀ دريای مديترانه تبعید شدند و سرانجام حضرت بهاءالله در سال ۱۸۹۲ میلادی در یکی از نواحی حومه عکا (فلسطین آن روز) دیده از این عالم فرو بستند و جسد مطهرشان در همان مکان به خاک سپرده شد .حال این مکان ،مقدس ترین زیارتگاه بهائیان عالم به شمار می آید. حضرت بهاءالله، خانواده ایشان و دیگر همراهان شان که در سال 1868 میلادی به عنوان زندانیان دولت عثمانی به فلسطین تبعید شده بودند، بعد از سقوط حکومت عثمانی در سال ۱۹۰۸ میلادی همگی از زندان آزاد شدند. بسیاری از بهائیان. از جمله حضرت عبدالبها فرزند ارشد حضرت بهاءالله که تا آن روز بیش از چهل سال از عمرشان را در سرزمین فلسطین سپری کرده بودند، تصمیم به ماندن و گذراندن مابقی عمر خود در همان اراضی مقدسه گرفتند. حضرت عبدالبها در سال ۱۹۲۱ میلادی وفات یافتند و در شهر حیفا در مجاورت آرامگاه حضرت باب در دامنه کوه کرمل به خاک سپرده شدند. شایان ذکراست که تبعید حضرت بهالله به فلسطین ۸۰ سال قبل از تأسیس دولت اسرائیل صورت گرفته و ۵۶ سال پس از فوت و دفن حضرت بهالله حکومت اسراییل بنا شد و امروز به دلیل وجود همین اماکن مقدسه بهائی است که حضور پیروان این آئین همچنان در آن مناطق ادامه یافته و بیت العدل اعظم، مرکز روحانی و اداری آئین بهائی نیز در آنجا تأسیس گشته است.. این خود دلیل واضح و محکمی است که وجود بهائیان در آن سرزمین ارتباطی با تأسیس و تشکیل دولت اسرائیل نداشته است. نکته بسیار و مهم و قابل توجه ترآن است که بهاییان مقیم اسراییل به دستور خود دولت اسراییل هرگز حق تبلیغ آیین شان را در آنجا دارند و فقط اجازه زیارت مکانهای مقدسه شان و اقامت در این کشور را به عنوان یک شهرند معمولی دارند. بهائیان در ایران یک گروه فرهنگی با پوشش متفاوت یا زبانی خاص نیستند که قابل شناسایی باشند.مگر با معرفی خود وگرنه در غیر اینصورت از ظاهرشان هرگز نمیشود آنها را شناسایی کرد. به عبارت بهتر اگر بهائیان جاسوس دول خارجی چون امریکا ،انگلیس، یا اسرائیل یا حتی ساخته سیاستهای توطئهپرداز خارجی بودند ، تعالیم و آموزه های آیین شان بر ضرورت پنهان کردن عقیده دینیشان تاکید میداشت به صورتی که نه تنها مردم عادی بلکه دیگر همکیشان شان نیز از بهائی بودنشان خبر نداشته باشند آنها میتوانستند همانند همه جاسوسان دنیا با تقیه کردن به راحتی در تمام ارگانهای سیاسی و امنیتی ایران نفوذ کنند و برای آن کشورها جاسوسی نمایند. حال آن که در واقع، فرهنگ تقیه ویژگی شاخص شیعه است.اتهام دولت جمهوری اسلامی ایران به بهائیان، اقدام علیه امنیت ملی و جاسوسی صهیونیسم و دیگر کشورهاست. اما نکته جالب و مضحک اینجاست که هر بهائی را با هر اتهامی که بازداشت کنند به مجرد اینکه بگوید من بهائی نیستم ازهر اتهامی معاف کرده و دیگر او را نه تنها جاسوس ندانسته بلکه وطن دوست و ضد صهیونیست میشمارند! . به او اجازه تحصیل در دانشگاه و کار در ادارات دولتی می دهند ، محل کسبش را پلمب نمی کنند و او را از سایر حقوق شهروندی محروم نمی کنند. به بهائیان محکوم به مرگ این امکان را میدهند که تبری کنند و از مرگ رها شوند. این واقعیت دردناک مانند آفتاب، دروغ گویی این دولت را برملا میکند و نشان میدهد که مشکل آنها با بهائیان نه مسئله جاسوسی بلکه صرفا اعتقاد و آموزه های دینی آنهاست.در واقع شهامت این باورمندان به اینکه خود را با وجود اعمال چنین خشونت و ظلمی بهائی بنامند ، تقیه نکرده بلکه با شجاعت تمام از باور قلبی خود دفاع کنند است، که اقدام علیه امنیت ملی قلمداد میشود. گویا در فرهنگ لغت زبانی مرتجعان، انسانیت و راستی و صداقت معنای نوینی یعنی جاسوس بودن یافته است. نتیجه منطقی و عقلانی این واقعیت بدیهی، این است که اگربه فرض یک بهائی جاسوس هم بتواند وجود داشته باشد لازم است آن شخص با تقیه و دروغ به هیچ وجه خود را بهائی معرفی نکرده، همه جا شهادتین اسلام را گوید، ریش گذارد و در لباس طلبه و روحانیت ظاهر شود تا بتواند واقعاً جاسوسی کند. . “آیین بهایی با تاکید بر اصل صداقت و راستگویی تحت هر شرایطی و اصل برابری حقوق زن و مرد و همچنین تساوی و دمکراسی در سطح بینالمللی تمام مردم دنیا را دعوت به صلح جهانی و دنیایی عاری ازهرگونه قهر و خشونت و جنگ و پرخاشگری میکند و هرگونه ظلم و جور و ناعدالتی را حرام و محکوم اعلام میکند.
هر کس که در تمام دنیا با بهائیان آشناست میداند که بهائیان عاشق ایرانند و با قلبی مطمین ایران را سرچشمه آزادی و رهایی تمام جهان میدانند و آنها هر گوشه از خاک ایران را مقدس وهمچون زیارتگاه میشمارند. این عشق به ایران تا بدانجاست که هر غیر ایرانی هم که بهائی میشود ناخودآگاه شیفته و دوستدار ایران میگردد. احترام و عشق به کشورایران و تمامی مردم جهان در تمامی نوشته و کتب بهایی همواره موج میزند است. بهائیان نه تنها از شکست و ذلت ایران خوشحال نمیشوند بلکه خدمت با جان و دل همراه با صداقت و امانت را وظیفه خود میدانند. حضرت عبدالبهاء در مورد لزوم خدمت و امانت و صداقت هر شهروند بهائی چنین حکم می کند: «هر ذلتی را تحمل توان نمود مگر خیانت به وطن و هر گناهی قابل عفو و مغفرت است مگر هتک ناموس دولت و مضرت ملت." این است اعتقاد و ملاک رفتار و کردار شیرمردان و زنانی که حاضرند از همه حقوق انسانی شان توسط انسانستیزان محروم شوند ولی خلاف باورشان سخن نگویند و رفتار ننمایند. اگرچه دولت آخوندی جمهوری اسلامی ایران چشم و گوش خود را به عمد بر این همه شواهد و دلایل بدیهی دال بر ظلم و جور ناعادلانه و اتهامات بی پایه و اساسش به این شهروندان بهایی در ایران بسته است، اما این مسایل از دید کشورهای بشر دوستانه دنیا همچون آلمان و آمریکا پنهان نمانده است. مارکوس لونینگ، مسئول حقوق بشر و کمکهای بشردوستانه دولت آلمان در اطلاعیهای که در تاریخ چهارشنبه ۱۴ نوامبر2011توسط وزارت خارجه آلمان منتشر شد، ضمن ابراز نگرانی از شدت گرفتن آزار و اذیت و سرکوب بهائیان در ایران، رفتار دولت جمهوری اسلامی ایران را در قبال این اقلیت مذهبی محکوم کرد. بهگفته این سیاستمدار آلمانی گزارشهای موجود در زمینه اعمال محدودیتها و فشارهای اجتماعی بر بهائیان از جمله دستگیری، اهانت و بستن مغازههای آنها و بیرون کردن دانشجویان بهایی از دانشگاهها بسیار نگران کننده بوده ، واین گونه اعمال علیرغم همه اعتراضهای بینالمللی که به حکومت ایران میشود رو به وخامت گذاشته است. کمیسیون بین المللی آزادی مذهبی ایالات متحده آمریکا که یک کمیسیون دولتی مستقل و مورد حمایت هر دو حزب در آمریکا بوده و بر حق همگانی برای داشتن آزادی مذهب و عقیده در خارج از کشور، نظارت میکند، روز دوشنبه ۹ اردیبهشت 1398 جدیدترین گزارش سالانه خود را در مورد وضعیت آزادیهای مذهبی در کشورهای مختلف جهان، از جمله در ایران، منتشر کرد. ایران به مانند سالهای گذشته در فهرست کشورهای «مورد نگرانی ویژه» قرار داد.ناکس تیمز ، مشاور ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور اقلیت های مذهبی در خاورمیانه، جنوب و مرکز آسیا، در نشست اتحادیه ضد افترا (ADL) در واشنگتن مورخه ۱۰ اردیبهشت 1398 ، ضمن انتقاد از تداوم آزار و اذیت اقلیت ها در ایران ،خواستار آزادی فوری همه زندانیان عقیدتی جمهوری اسلامی و احترام این دولت به آزادی مذاهب شد. وی همچنین گفت که وزارت خارجه آمریکا همه موارد آزار اقلیتها در ایران از حصر خانگی رهبر دراویش تا زندانی کردن نوکیشان مسیحی، محرومیت از تحصیل و کار بهائیان و ترویج دولتیِ یهودی ستیزی را مستند میکند؛ این کمیسیون همچنین به دولت آمریکا پیشنهاد کرده است طبق قانون پاسخگویی حقوقبشری ماگنیتسکی، ضمن شناسایی مقامات و سازمانهای دولتی ایران که مسئول نقض جدی آزادی مذهبی هستند، ورود آنها به ایالات متحده را ممنوع کرده و داراییهای آنها را مسدود کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر